آنچه در روایات از صفات و القاب گوناگون برای امام بیان شده است، هر یک، ظهوری از جلوههای نورانی زندگی پربرکت آن حضرت میباشد. به منظور بررسی صفات و القاب آفتاب خراسان، به سراغ حجت الاسلام و المسلمین عباس کوثری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی رفتیم.
· به عنوان سوال اول، مشهورترین القاب آن حضرت چه میباشد؟
امام رضا(ع) دارای القاب و عناوین مختلف و متعددی میباشد، چنانکه شیخ صدوق در کتاب عیون اخبارالرضا امام هشتم(ع) را با القابی همچون رضا، صادق، صابر، فاضل، قرة اعین المؤمنین «نور چشم مؤمنان» و غیظ الملحدین «مایه خشم منکران خدا» یاد کردهاند و در بعضى از روایات به آن حضرت «عالم آل محمد(ص)» لقب داده شده است. چنانکه از حضرت موسى ابنجعفر(ع) روایت شده که پدرم جعفر ابنمحمد(ص) مکرر به من مىفرمود عالم آل محمد(ص) در نسل توست و کاش من او را مىدیدم و او همنام امیرالمؤمنین(ع) است.
در واقع لقبهاى «عالم آل محمد(ص)» و «الرضا» شهرت بیشتر و کاملتری داشتند و در روایات معصومین نیز، بیشتر ذکر شده است.
علاوه بر روایت پیشین، روایات دیگرى نیز ویژگی علم و دانش آن حضرت را، بیان مىکند. امام صادق(ع) پس از بیان امتیازات امام موسىبنجعفر(ع)، میفرماید: خداوند از نسل فرزندم موسى دادرس و فریادرس این امت و روشنىبخش است و فهم و حکمت امت را متجلى مىسازد... سخنش حکم و سکوتش دانش- و روشنگر مسائل مورد اختلاف مردم است. یا در روایت دیگری، امام موسی کاظم(ع)، میفرماید: رسول گرامى اسلام را خواب دیدم و فرزندم على را اینگونه برایم وصف نمود « پسرت على با نور الهى مىبیند و از دانش و احکام الهى لبریز شده است».
· چرا تنها امام رضا(ع) بدان صفت نامگذارى شده است، در حالی که تمام امامان از این صفت به نحو کامل برخوردار بودهاند؟
انتخاب این صفتبر اساس ویژگى و شرایط اجتماعى فرهنگى بوده است که امام هشتم با آن روبرو بودهاند که ائمه پیشین با دید غیبى و اطلاع از آینده آن را براى آن حضرت انتخاب نمودهاند. زمان امام رضا(ع) زمان اوج گرایش جامعه اسلامى به فلسفه و کلام و متون ترجمه شده فلاسفه یونان بود که عقیدهشناسان و دانشمندان زیادى در این زمینهها وجود داشتند. چنانچه دکتر ابراهیم حسن مىنویسد: «زمانى که دولت عباسى روى کار آمد از آنجا که این دولت رو به پارسیان داشت عربان و پارسیان در پایتخت ایشان با هم اختلاط و آمیزش یافتند و خلفا به دانستن علوم یونان و ایران رغبت نشان دادند. در زمان منصور، بسیاری از کتب بیگانگان توسط دانشمندان به عربی ترجمه شد. حتی مامون هم ترجمه مىکرد. او مخصوصا به ترجمه کتابهاى یونانى و ایرانى علاقه داشت و کسانى را به «قسطنطنیه» فرستاد تا کتابهاى کمیاب فلسفه و هندسه و موسیقى و طب را بیاورند.
از طرف دیگر قبول ولایتعهدى از جانب امام رضا(ع) به دلائلى که در محل خویش بیان شد موجب شهرت و رویارویى حضرت با مکاتب و ادیان مختلف در سطحى گسترده گشت.
· علت برگزاری این مناظرات با بزرگان ادیان و مکاتب دیگر، چه بود؟
آنچه از روایات استفاده مىشود این است که مامون این مناظرات را جهت درهم شکستن شخصیت علمى امام و در نتیجه بىاعتمادى شیعیان به امام خودشان ترتیب مىداد. چنانکه مامون به «سلمان مروزى» متکلم معروف خراسان گفت: «بدین جهت به تو پیشنهاد مناظره دادم که قوت علمى ترا مىشناسم و قصد من جز این نیست که در یکى از استدلالها راه را بر او ببندى»، اما برخلاف نظر مامون جلوههاى علمى امام(ع) در مناظرات بیشتر مىگشت و شایستگى اهل بیت پیامبر(ص) بر مردم و دانشمندان آشکارتر مىشد. به طور نمونه، در مناظره امام و جاثلیق مسیحى، حضرت رضا(ع) به روشى شگفت و زیبا دانشمند مسیحى را وادار به پذیرش یکتایى خدا مىکند و توحید را از طریق آنچه مورد قبول آنان است، اثبات مىفرماید.
· از جلمه صفات آن حضرت (ع)، صفت «غیظ الملحدین» میباشد. علت انتساب این صفت چه میباشد؟
حضرت رضا(ع) به «غیظ الملحدین» - مایه خشم کافران - نیز یاد مىشد زیرا بحثهاى علمى و کلامى حضرت موجبات اضطراب و فرو ریختن پایههاى استدلالى کافران و منکران خدا را فراهم مىساخت و همین نهضت علمى و گستره وسیع آن بود که سبب شد شیعه براى همیشه راه خویش را بشناسد و چنان شد که اگر فردى تا امام رضا(ع) امامت را پذیرفته باشد به بقیه امامان نیز اعتقاد دارد و مسلکهاى واقفیه و فطحیه که معتقد به شش امام و یا امامت عبدالله افطح مىشد مربوط به وضعیت و شرایط اجتماعى امامان پیشین مىگردد که ستمگران خفقان شدیدى را براى رسیدن پیام اهل بیت علیهم السلام ایجاد نموده بودند.
در صورت امکان نسبت به دو لقب رضا (ع) و صابر که در مورد آن حضرت به کار رفته است، توضیح بفرمائید.
شیعیان و مسلمانان آزاده پس از دوران حکومت امام على و فرزند بزرگوارش امام مجتبى(ع) همواره آرزوى حاکمیت اهل بیت را در دل زنده نگه مىداشتند و به آرزوى دستیابى به آن، مبارزات خویش را سامان مىدادند و گاه در شکل قیامهاى خونین همچون قیام زید بنعلى و شهید فخ، آرمان خویش را تجسم مىبخشیدند و بر اساس همین آرمان ابومسلم خراسانى، مردم را با شعار «الرضا من آل محمد(ص)» به مبارزه علیه امویان فرا مىخواند و مخالفین خویش را به تسلیم در برابر حاکمیت رضاى آل محمد(ص) فرا مىخواند. چنانکه ابومسلم به ابىمنصور طلحة ابنرزیق دستور داد مردم را به رضاى از آل محمد(ص) فراخواند بدون اینکه از فردى خاص نام ببرد و به فرستادگان خویش توصیه کرد که مخالفین زمان خویش را به کتاب خدا و اطاعت رضاى آل محمد فرا خوانند. حتى پرچمى که برافراشتند همین نقش را داشت تا مردم جهتگیرى مبارزات آنها را انتخاب برگزیده آل محمد(ص) دانسته و با آنان همکارى کنند مردم نیز همکارى زیادى با آنان نمودند، اما برعکس مشاهده کردند که افرادى رهبرى را به عهده گرفتهاند که مرام و هدفشان بیگانه با اهداف رسول گرامى و اهل بیت پیامبر(ص) مىباشد تا زمانى که ولایتعهدى امام رضا(ع) مطرح شد. در این زمان شیعیان به حق دریافتند که آنچه از برگزیده واقعی الهی در نهضتهای آرمانی خویش میخواستند با ولایتعهدی امام محقق شد و لقب « الرضا» یعنی برگزیده الهی در حکومت از عمق جانهای مومنان برای آن حضرت شکل گرفت.
جهت دیگر این نامگذارى اینکه موافق و مخالف و دوست و دشمن در مقابل عظمت و خلافت رضوى گردن نهادند و آن حضرت مورد پذیرش همه قرار گرفت؛ بدین جهت او را رضا نامیدند؛ زیرا که همگى با بیعت خویش، خوشنودىشان را از ولایتعهدى آن حضرت اعلام داشتند. البته آنچه از برخى روایات استفاده مىشود که خداوند متعال او را رضا نام نهاده است، منافاتى با این تحلیل ندارد زیرا که مىتوان نامگذارى خداوند را بر اساس همین موقعیت و شرایط اجتماعى دانست که براى حضرت رضا(ع) پیش آمد و از طرفى اعلام و اشاره به این جهت دانست که خداوند نیز از این ولایتعهدى حضرت خوشنود مىباشد چنانکه متن روایتی به این مطلب اشاره دارد.
صبر نیز طبق ایات قرآن کریم، به عنوان عامل و زیربناى راستین امامت و شایستگى آن قلمداد مىکند و خداوند مىفرماید: ما برای آنان پیشوایانى قرار دادیم که به دستور ما هدایت مىکنند، بخاطر اینکه صبر را پیشه خود ساختند. در زندگى امام رضا(ع) نیز تجلى این صفت را به روشنى در مىیابیم. با بررسی زندگی آن حضرت(ع)، میبینیم که سختیها و مشکلات فراوانی همچون زندانی شدن وی، در زندگی آن حضرت(ع) بوده است که آن حضرت با صبر و حوصله مخصوص به خویش آن را تحمل میکرد، بدین جهت از آن حضرت به لقب صابر نیز یاد میشود.
انتهای پیام/120