استاد احمد واعظی: ابتنای «شواهد الربوبیه» بر مباحث مبنایی فکر سیاسی شیعه حجت‌الاسلام احمد واعظی با اشاره به مختصات شواهد الربوبیه بیان کرد: آنچه این کتاب عهده‌دار آن است، مباحث مبنایی فکر سیاسی شیعه است و نه اثری جامع در مبانی و مسائل و غایات؛ یعنی وقتی ما ترسیم می‌کنیم که یک فلسفه سیاسی جامع، شامل چه مباحثی می‌شود، از مباحث مفهومی گرفته تا مباحث مبنایی و مسائل، فهرست می‌شوند. به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از  ایکنا، نشست علمی حکمت سیاسی متعالیه، ویژه بزرگداشت صدرالمتألهین، همراه با رونمایی از کتاب «سیاست الهیه در حکمت متعالیه»، امروز یک خرداد با سخنرانی آیت‌الله حسن رمضانی، حجج اسلام احمد واعظی، مرتضی واعظ‌آملی، منصور میراحمدی و احمدرضا یزدانی‌مقدم و همچنین علیرضا صدرا برگزار شد. در ادامه متن سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین احمد واعظی را می‌خوانید؛
بحث بنده دو بخش دارد؛ یکی در مورد نویسنده و یکی نیز در مورد جایگاه اثر در جغرافیای فلسفه اسلامی. شواهد الربوبیه جزو کتب متأخر ملاصدرا است و بعد از اتمام اسفار نوشته شده است. ویژگی خاصی این تأخر به کتاب داده و این ویژگی از نظر انسجام آن است، همچنین کلیات مباحث فلسفی را در بر می‌گیرد و شواهد الربوبیه یک متن مناسب برای کسی است که بخواهد یک دوره حکمت متعالیه را براساس کلام ملاصدرا بخواند. آموختن اسفار زمان طولانی می‌برد، اما شواهد یک رقیقه بسیار مناسبی از حقیقه اسفار است. طبعاً درس دادن این کتاب و از آن مهم‌تر، شرح و نگارش در مورد این کتاب تضلع خوبی را می‌طلبد که هر کسی از عهده‌اش برنمی‌آید و کسی که بخواهد شواهد را شرح کند، باید تسلط خوبی بر آثار ملاصدرا داشته باشد و باید در حکمت مشاء و ... نیز دست داشته باشد تا بتواند اشارات این کتاب را نیز دریابد و شرح دهد.
خوشبختانه نویسنده محترم کتاب، از همان افراد متضلع هستند و بنده نیز با ایشان مباحث خارج اسفار را دنبال می‌کردم. ایشان این خصیصه را دارد که درس‌خوانده و استاد دیده است که در خصوص مباحث فلسفی بسیار مهم است. آیت‌الله جوادی‌آملی می‌گفتند این رشته به‌خصوص، استاد‌ دیدن می‌خواهد و شخص هر چقدر هم با استعداد باشد اگر استاد نبیند، از پس ظرایف فلسفه بر نمی‌آید و ایشان غزالی را مثال می‌زدند که وقتی بدون استاد فلسفه را خواند، تهافت‌الفلاسفه را نوشت که نشان می‌دهد، عمق مطلب را نفهمیده است. نویسنده اثر از این نعمت استاد دیدن برخوردار بوده است و حتی برخی از آثاری که معمولاً کتاب درسی رسمی حوزه نیست نزد پدرشان خوانده است و این امتیاز بزرگی است که یک استاد و استاددیده کتاب را شرح می‌کند.
اما پیش از اینکه جایگاه اثر را در جغرافیای فلسفه اسلامی ذکر کنم، باید بگویم فکر سیاسی شیعه و اندیشه سیاسی شیعه، ریشه در وحی و کلام معصومین(ع) و سلوک و رفتار سیاسی معصومین(ع) دارد؛ یعنی ائمه(ع) در زمان حضور خود، علی‌رغم تکثر رفتار سیاسی که حسب شرایط و موقعیت تغییر داشته و مثلا رفتار سیاسی صادقین(ع) با رفتار سیاسی امام حسین(ع) تفاوت دارد، اما گفتمان سیاسی شیعه و معتقد سیاسی شیعه در تمام ائمه(ع) یکسان بوده است که اساس آن نصب الهی و عدم مشروعیت حکومت طواغیت است و اینها مشترکات بین اهل بیت(ع) بوده است و در دوران غیبت این فکر سیاسی را که شالوده آن وحیانی بوده و در سیره نظری و عملی ائمه(ع) بوده است، سه جریان فکری در جهان اسلامی تداوم بخشیده‌اند که عبارت از متکلمین، فلاسفه و فقها هستند.
هر یک از این جریان‌ها با ادبیات و چارچوب مفهومی خود بحث را دنبال کرده‌اند. شروع قصه تداوم گفتمان سیاسی شیعه و اهل بیت(ع) را با کلام می‌بینیم. سیدمرتضی و دیگر متکلمین شیعه این گفتمان سیاسی را در آثارشان دنبال کرده‌اند و این روشن است که این متکلمین شیعه بودند که امامت و ولایت سیاسی را جزو اعتقادیات و مقولات ایمانی مطرح کردند، اما فقهای اهل سنت این بحث امامت را بحث فقهی می‌دانستند و این تاکید متکلمین شیعه بود که این بحث را ایمانی دانستند و اهل سنت نیز مجبور شدند که به آن بپردازند و این به خاطر نحوه ورود متکلمین بود.
گروه دوم، فقها بودند که مباحث حوزه گفتمان سیاسی شیعه را در قالب ولایت فقیه و نحوه تعامل با حکام جور مطرح کردند و تمام فقها این بحث را دارند که نحوه تعامل با دستگاه‌های حاکمیت چطور است و در قالب بحث ولایت فقیه نیز برخی از فقها ورود داشته‌اند.
طایفه سوم فلاسفه هستند. فلسفه سیاسی که فلاسفه‌ای نظیر ملاصدرا، فارابی و ابن سینا بر آن اصرار داشتند و ارکانش را منقح کردند، در چارچوب گفتمان سیاسی شیعه است. این گفتمان ارکانی دارد که مورد وفاق فلاسفه شیعه و متکلمین شیعه و فقهای شیعه بوده است. یکی از این ارکان، شریعت‌محوری است که در مناسبات سیاسی ـ اجتماعی، مرجعیت داشته باشد. دوم بحث ولایت سیاسی صالحان است. همچنین ولایت تشریعی الهی باید در عرصه سیاست ظهور داشته باشد و سیاست از شئون الهی است. با توجه به اینکه من می‌گویم امهات این گفتمان سیاسی از سوی هر سه طایفه دنبال شده، اما با ادبیات و چارچوب مفهومی خودشان این اتفاق افتاده است.
در فضای اسلامی با قرائت شیعی می‌بینیم که این گفتمان مبناگرایانه است و وجاهت، اعتبار و معقولیت خود را وامدار مبانی الهیاتی و انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی خود است و اتقان این مبانی برای اتقان نظریه سیاسی پشتوانه قرار می‌گیرد. فکر سیاسی شیعه اعم از قرائت فقهی و کلامی و فلسفی، بخشی از یک سامانه فکری و منظومه اعتقادی است که بین اجزای آن سازش وجود دارد. به تعبیر دیگر می‌توان گفت فکر سیاسی شیعه به قرائت‌های مختلف آن، یک آبشخور فکری دارد و یکسری مبانی هست که پشتوانه قرار می‌گیرد و این اتقان فکر به خاطر اتقان مبانی است.
دامنه مبانی به درون‌مایه این فکر سیاسی برمی‌گردد و این طور نیست که هر کسی در فلسفه سیاسی بحث می‌کند، حتما باید از حکمت تشریعی احکام و .. بحثی کند، اما وقتی از مؤلفه‌های فکر سیاسی که در آثار متکلمین، فقها و فلاسفه هست، شریعت‌محوری است، پس فیلسوف سیاسی مسلمان که می‌خواهد از مباحث نظری این فکر سیاسی بحث کند، باید در مورد فلسفه تشریع بحث کند و حکمت وضع احکام را نیز مطرح کند.
وقتی که ربوبیت تشریع الهی جزو مولفه‌های این نظریه سیاسی است، پس باید در مورد وحی و نبوت بحث شود. آنچه این کتاب عهده‌دار آن است، عهده‌داری مباحث مبنایی فکر سیاسی شیعه است و نه اثری جامع در مبانی و مسائل و غایات؛ یعنی وقتی ما ترسیم می‌کنیم که یک فلسفه سیاسی جامع، شامل چه مباحثی می‌شود، از مباحث مفهومی گرفته تا مباحث مبنایی و مسائل، فهرست می‌شوند، اما آیا لازم است هر اثری به همه مباحث بپردازند؟ خیر، اثر، خود تعریف می‌کند که عهده‌دار چه مباحثی است و مشهد پنجم شواهد الربوبیه را عهده‌دار برخی از مباحث می‌دانم و بیشتر معطوف به مبانی وحی‌شناختی و ... است.
نکته پایانی این که، این اثر کلاسیک است و خوب است در مورد آثار کلاسیک خود، روی فضای کلاسیک بمانیم و تعدی نکنیم. یک وقت است که کسی انتظار دارد چون کتاب در حال حاضر قرار است، چاپ شود پس جدیدترین چالش‌ها را در این کتاب بیاوریم که مربوط به شرح یک متن کلاسیک است که یک پیشنهاد جذاب است، اما سلیقه بنده این است که باید جغرافیای بحث را حفظ کنیم و سطح انتظار را در سطح انتظار واقعی قرار دهیم و با این کتاب می‌توان صدرا را به خوبی فهمید. کتاب‌های کلاسیک وجوه ایجابی و سلبی دارند و باید این طور نگاه کنیم که این آثار در جنبه ایجابی پر رنگ هستند و در جنبه سلبی کشش محدود دارند و ناظر به مسائل زمان خود هستند.
بنابر این، این اثر چون معطوف به مبانی است، الهیات سیاسی مورد نیاز برای آن فکر سیاسی شیعه را عهده‌دار می‌شود و تأمین می‌کند و در جانب سلبی نیز متعرض چالش‌هایی است که با توجه به افق فکری ملاصدرا عهده‌دار می‌شود، اما حقیقت این است که ما الآن در موضوعاتی که محور این کتاب است، چالش‌های نوپدیدی داریم. نواندیشی دینی جهان اسلام در دهه‌های اخیر شاهد پی‌ریزی الهیات متفاوتی بوده است و تلقی از وحی و نبوت متفاوت شده است. آیا باید در مباحث صدرا این بحث‌ها را نیز بیاوریم؟ اگر این کار را بکنیم کتاب از حالت شرح یک کتاب کلاسیک خارح می‌شود و موافق آن نیستم، مگر اینکه یک کتاب مجزا در این زمینه نوشته شود.


فایل صوتی  این  بخش از نشست را  از رادیو پژوهش بشنوید

 
کلمات کليدي
اخبار پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی, استاد احمد واعظی, نشست علمی حکمت سیاسی متعالیه
 
امتیاز دهی
 
 

[Part_Lang]
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 568
Guest (PortalGuest)

پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما