پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی

چالش سیاست دینی و نظم سلطانی با تأکید بر اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر صفویه

آنچه  در تحقیق حاضر مورد توجه قرار داده است پرسش از چگونگی رابطه میان عالمان شیعه، به عنوان حافظان و حاملان شریعت و آموزه‌های شیعی با سلاطین صفوی، به عنوان حاملان نظم سیاسی «غاصبانه» است. آیا در این عصر امر جدیدی در ساحت اندیشه سیاسی شیعه صورت گرفته است؟ آیا سلطنت به مرور زمان متحول شده و به آموزه‌های شیعی نزدیک شده است؟ آیا اندیشه سیاسی شیعه در خدمت نظم سلطانی قرار گرفته و توجیه‌گر آن شده است؟‌ آیا نظم سیاسی شیعی، طی یک فرآیند آرام و تدریجی تقویت شده و به سوی یک حرکت استقلال‌طلبانه پیش رفته است؟
عنوان اثر:چالش سیاست دینی و نظم سلطانی با تأکید بر اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر صفویه
نویسنده: نجف لک زایی
رتبه علمی: استاد
موضوع: اندیشه سیاسی
زبان: فارسی
سال نشر: 1385
تیراژ: 1400
تعداد صفحات: 424ص
تعداد جلد: 1 ج
نوبت چاپ:سوم
تقدیر: اثربرتر بخش عادی دوسالانه پژوهش برتر حکومت اسلامی1385، اثرشایسته تقدیر کتاب سال جمهوری اسلامی ایران 1387
سال نشر:1389
ناشر:پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی


فهرست مطالب کتاب
•    بخش اول: مفاهیم و چارچوب نظری
•    بخش دوم: شرایط ذهنی تکوین اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه
•    بخش سوم: شرایط عینی تکوین اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر صفویه
•    بخش چهارم: فیلسوفان و سیاست در عصر صفویه
•    بخش پنجم: فقها و سیاست در عصر صفویه
•    خاتمه: نتیجه‌گیری
•    کتاب‌نامه
•    نمایه


موضوع اثر و اهمیت آن
آنچه  در تحقیق حاضر مورد توجه قرار داده است پرسش از چگونگی رابطه میان عالمان شیعه، به عنوان حافظان و حاملان شریعت و آموزه‌های شیعی با سلاطین صفوی، به عنوان حاملان نظم سیاسی «غاصبانه» است. آیا در این عصر امر جدیدی در ساحت اندیشه سیاسی شیعه صورت گرفته است؟ آیا سلطنت به مرور زمان متحول شده و به آموزه‌های شیعی نزدیک شده است؟ آیا اندیشه سیاسی شیعه در خدمت نظم سلطانی قرار گرفته و توجیه‌گر آن شده است؟‌ آیا نظم سیاسی شیعی، طی یک فرآیند آرام و تدریجی تقویت شده و به سوی یک حرکت استقلال‌طلبانه پیش رفته است؟ در صورت وجود چالش میان عالمان شیعی و حاکمان صفوی،‌ این چالش‌ها چه بوده است؟ علمای شیعه تا چه میزان در نو کردن نهادهایی چون مرجعیت دینی و سیاسی علما،‌ نو کردن روش‌های استنباط، بازسازی و افزایش منابع دینی از نظر توجه یا عدم توجه به عقل و احیای افکار و نصوص فراموش شدۀ اسلامی نقش داشته‌اند؟ موضع‌گیری علمای اصولی چه پیامدهایی در عرصۀ زندگی سیاسی داشته است؟ و موضع‌گیری و مناسبات فقیهانی چون محقق کرکی،‌ محقق اردبیلی، شیخ بهایی، علی نقی کمره‌ای، محقق سبزواری و علامه مجلسی و نیز فیلسوفانی چون میرداماد، میرفندرسکی، صدرالمتألهین و فیض کاشانی در قبال سلطنت چه بوده است؟ پرسش اصلی پژوهش حاضر را می‌توانیم به شکل زیر ارائه کنیم:
اندیشه سیاسی شیعه، در عصر صفویه،‌ در پرتو چه شرایط ذهنی و عینی شکل گرفته و باعث برقراری چه نوع مناسباتی میان علمای شیعه،‌ به عنوان حاملان سیاستدینی و سلاطین صفوی، به عنوان عاملان نظم سلطانی، شده است؟
اهمیت پژوهش حاضر از این منظر قابل توضیح است که زندگی امروز ما ایرانیان، به ویژه در حوزۀ سیاست، به میزان بسیار زیادی تحت‌تأثیر آموزه‌های دینی و بالاخص شیعی است. این آموزه‌ها دارای سطوح و لایه‌های مختلفی است. از قرآن به عنوان «نص اصیل» و محفوظ مانده تا آموزه‌های دینی دیگری که در قالب «سنت معصومین» در اختیار داریم و نیز تفاسیر و قرائت‌هایی که علمای شیعه در ظرف زمان و مکان از «قرآن» و «سنت» ارائه کرده‌اند درجات مختلف این آموزه‌ها است. راه برون رفت از معضلات و بحران‌هایی که امروز گرفتار آن هستیم ، چه در سطح ایران و چه در سطح جهان اسلام، گسست از آنچه «میراث دینی» می‌نامیم نیست،‌ بلکه برقراری ارتباط درست و روش‌مند با این «میراث» و تفکیک عناصر ابدی و فرازمانی آن از عناصر تاریخ‌مند آن و تداوم بخشی به عناصر فرازمانی و ارائه اندیشه‌ها و آرایی مطابق مقتضیات زمان و مکان برای امروز است.
با توجه به آنچه پیش از این گفته شد، یعنی تأثیر اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر صفوی و نیز رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع در این عصر از سوی سلاطین صفوی و درهم آمیختگی تصوف و تشیع از سوی آنان تلاش برای شناسایی میراث سیاسی این دوره و برقرار کردن نسبتی انتقادی با آن از فوریت‌هایی است که تأخیر بیش از این در پرداختن به آن روا نیست.
آموزه‌های دینی و به ویژه آموزه‌های سیاسی آن، با توجه به گستردگی، در هم آمیختگی با قدرت یا فاصله گرفتن از آن در طول تاریخ،‌ عنصر اجتهاد، آرمانی بودن در عین واقعیت مدار بودن و ... ظرفیت قرائت‌های مختلف را دارد،‌ برخی از این قرائت‌ها،‌ که برگزینشی ناروش‌مند از نصوص و قرائتی ناصواب از شریعت استوار است،‌ چه بسا اهدافی مخالف و مغایر با اهداف شریعت را تعریف نمایند. میان مناسبات درست دین و سیاست تا مناسبات نادرست آن فاصله‌ای ظریف وجود دارد! اگر تفکر سیاسیامروز ما، تا حد تعیین کننده‌ای همان تفکر سیاسی دیروز است،‌ پس بایسته است این «تفکر دیروز» را بهتر بشناسیم. پژوهش حاضر گامی در این جهت است.


برجستگی‌های اثر نسبت به آثار مشابه
پژوهشگران حوزۀ اندیشه سیاسی اسلام و ایران دربارۀ تحولات و تطورات صورت گرفته در اندیشه سیاسی شیعه در عصر صفویه بیشتر از آنچه که در لحظات اول به نظر آید دچار تشتت رأی هستند. برخی از این پژوهشگران معتقدند که اساساً امر جدیدی در ساحت اندیشه و عمل سیاسی در این دوره صورت نگرفته است. سید جواد طباطبایی از طرفداران این عقیده است.گروه دیگری از پژوهشگران، دوره صفویه را سرآغاز تولد مجدد ایران، تشیع و اندیشه‌های شیعی می‌دانند. رسول جعفریان، منصور صفت گل،‌ والتر هینتس و جان فوران از طرفداران این طرز فکر هستند؛ جعفریان و فوران بر همین اساس مدعی شده‌اند که تاریخ معاصر ایران از صفویه آغاز می‌شود و نه از آغاز قاجاریه، یا انقلاب مشروطه. مسئله دیگری که دغدغۀ خاطر پژوهشگران این دوره بوده، مسئله میزان تحول در اندیشه سیاسی شیعه در عصر صفویه و مناسبات عملی علمای شیعه با سلاطین صفوی است.
تحلیل‌گران اندیشه و رفتارهای سیاسی برداشت‌های متفاوتی از مناسبات دین و دولت در عصر صفویه دارند. گروهی مناسبات بوجود آمده را ستوده‌اند و از موضعی مثبت به داوری پرداخته‌اند، در حالی‌که گروه دیگر آن را انحرافی در تعالیم شیعی به حساب آورده‌اند. تعارض بنیانی میان این برداشت‌ها ناشی از چارچوب‌های نظری متفاوت، مشکلات روشی و محتوایی و یا علقه‌هایی است که هر یک از اظهار‌نظر کنندگان گرفتار آن بوده‌اند. همچنین فقدان دسترسی به منابع و فقر مطالعات لازم دربارۀمناسبات مذکور از دیگر عواملی است که باعث ادعاهای کلان دربارۀ‌ این دوره شده است.
مشهورترین ناقد مناسبات میان علمای شیعه و دولت صفوی، علی شریعتی بود. وی با طرح دو اصطلاح «تشیع علوی» و «تشیع صفوی» از همگرایی عالمان شیعی و سلاطین صفوی به شدت انتقاد کرد و آن را گامی در جهت خارج ساختن تعالیم شیعی از حالت اولیه و اصیل خود دانست.
این در حالی است که عده‌ای از محققان، این داوری را نپذیرفته و سعی کرده‌اند مناسبات مذکور را به گونۀ دیگری توضیح دهند.کسان دیگری چون، جان فوران،‌ لمبتون، منصور صفت گل و مریم میراحمدی از گرایش‌های مختلف در میان عالمان شیعی سخن گفته‌اند. در سفرنامه‌های خارجیانی که در دورۀ صفویه به ایران آمده‌اند، نظیر شاردن،‌ کمپفر، تاورنیه و سانسون نیز مسئله چگونگی تعامل میان علما و سلاطین منعکس شده است.به نظر می‌رسد هنوز تبیین علمی و روش‌مندی از موضوع پژوهش حاضر در دست نیست.نگارنده با استفاده از جنبه‌های مثبت آثار مذکور و سایر منابع و نیز استفاده از تجربیات پژوهشی مربوط به این دوره سعی کرده است تا با استفاده از معیارهای علمی و روش‌مند به تبیین اندیشه سیاسی شیعه، شرایط ذهنی و عینی شکل‌گیری آن و نیز تبیین مناسبات میان علما و سلطنت در عصر صفوی بپردازد.


روش تحقیق و شیوه ارائه مطالب
روش رساله حاضر، ملهم از منابع روش شناختی ذیل است: روش بازسازی هرمنوتیکی اندیشه، روش تحلیل گفتمان و روش اجتهادی متکی بر اصول فقه. در پرتو استفاده از این روش‌ها نگارنده موفق شده است تا چارچوب نظری و روش شناختیجدیدی را برای تحلیل و تبیین اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه ارائه نماید. چیزی که از آن با عنوان «نظریۀ‌ وا - همگرایانه» یاد شده است.


نتیجۀ اثر
مناسبات شکل گرفته میان علمای شیعه، به عنوان حاملان سیاست دینی و سلاطین صفوی، به عنوان عاملان نظم سلطانی، از نوع وا‌همگرایانه بوده و اندیشه‌های سیاسی اصلاحی برخاسته از آموزه‌های دینی و مقتضیات زمان و مکان و مقدورات از دلایل و عوامل اصلی شکل‌گیری این مناسبات بوده است. واهمگرایی محصول تداوم در مبانی و اصول تفکر و تغییر در ساحت اندیشه سیاسی است.
به نظر این پژوهشگر در عصر صفویه، امری متناسب با مقتضیات زمان و مکان در ساحت اندیشه و عمل سیاسی شیعه و نیز در ساحت نظم سلطانی صورت گرفته است. به عبارت دیگر، دو نیروی عمده در این عصر به طور مقارن گسترش یافته‌اند: نهاد سلطنت و نهاد مرجعیت و رهبری دینی. این دو نیرو تعارض‌های جدی با یکدیگر داشتند،‌ اما به دلایل مختلف، از جمله داشتن دشمنان مشترک و نیاز شدیدی که نهاد سلطنت به کسب مشروعیت دینی و نهاد مرجعیت به گسترش قلمرو مذهبی و حمایت از شیعیان داشت،‌ با یکدیگر همکاری‌هایی داشتند. اندیشه و عمل سیاسی عالمان شیعی در این عصر، از میان گفتمان‌های متنوع اندیشه و عمل سیاسی، در قالب گفتمان اصلاح قابل تبیین است. در این همکاری‌ها به مرور این نظریه تقویت شد که سلطان شیعی، از آنجا که یکی از شیعیان غیرمجتهد است،‌ ناگزیر است که از مجتهد شیعی تقلید نماید. بنابراین به مرور نهاد مرجعیت و رهبری دینی تقویت شد و در جهت استقلال بیشتر از سلطنت گام برداشت،‌ این دو نیرو از آن زمان به شکل موازی در ایران حرکت می‌کردند و البته افت و خیزهایی نیز داشته‌اند،‌ تا سرانجام در دورۀ جدید نهاد سلطنت تصمیم به تضعیف نهاد مرجعیت گرفت که به دلیل ناتوانی گفتمان اصلاحو تقیه در پاسخگویی به اهداف شیعه گفتمان انقلاب شکل گرفت و سرانجام به دلایل مختلف و از جمله فرهنگ مذهبی ایرانیان این نهاد مرجعیت بود که قدرت سیاسی را در اختیار گرفت و برای همیشه نهاد سلطنت را از صحنه ایران حذف کرد.

 

مباحث اصلی اثر

پژوهش حاضر از یک مقدمه، پنج بخش و یک خاتمه برخوردار است.
در مقدمه طرح تفصیلی پژوهش آمده است. بخش اول، عهده‌دار طراحی چارچوب نظری و بررسی مفاهیم است.

نقد و بررسی روش بازسازی هرمنوتیکی، روش تحلیل گفتمانی و روش علمای شیعه در فهم آموزه‌های دینی و برگرفتن عناصر روشی لازم برای رساله حاضر، که از نظر منطق درونی توان تبیین صورت‌بندی اندیشه‌های سیاسی شیعه در عصر صفوی را داشته باشد و نیز تحول و تطور آن‌را توضیح دهد در همین بخش انجام شده است.
در بخش دوم، از مبانی و اصول معرفتی مؤثر در شکل‌گیری اندیشه‌های اصلاحی علمای شیعه در این عصر، به‌عنوان عناصرِ ثابت و حاکم بر بخش‌های متغیر اندیشه و عمل سیاسی سخن خواهیم گفت.

در بخش سوم، زمینه‌های تاریخی، سیاسی و اجتماعی ایران، جهان اسلام و جهان آن روز،‌که در اندیشه‌پردازی و رفتار سیاسی عالمان شیعی مؤثر بوده‌اند، به‌عنوان ظرف این مظروف مورد تأمل قرار خواهد گرفت. در همین بخش از نظم سلطانی، ویژگی‌ها، عناصر، ارکان، کار ویژه‌ها و نیازهای آن بحث خواهد شد. دلایل و عوامل نیاز قدرت سیاسی به دین از مباحث محوری همین بخش خواهد بود.

بخش چهارم و پنجم، عهده‌دار نقد و بررسی اندیشه سیاسی علما در قالب دو جریان اصلی اندیشه‌های سیاسی فلسفی و فقهی خواهد بود. در بخش چهارم، توصیف و تبیین اندیشه‌های سیاسی فلسفی و در بخش پنجم، توصیف و تبیین اندیشه‌های سیاسی فقهی را شاهد خواهیم بود.
محتوای اندیشه‌های ارائه شده در این دو بخش نشان‌دهندۀ نوع گفتمان ارائه شده،‌ حاشیه خواهد بود.

چکیده دوم
لک‌زایی، نجف؛ چالش سیاست دینی و نظم سلطانی با تدکید بر اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر صفویه؛ چاپ دوم، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، معاونت پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، تابستان 1386، 424ص رقعی.
***

اندیشه سیاسی مسلمانان را از منظرهای مختلفی طبقه‌بندی کرده‌اند، اما این طبقه‌بندی‌ها نتوانسته‌اند تصویر روشنی از اندیشه‌های سیاسی اسلامی نشان دهند.
نکته‌ای که در این طبقه‌بندی‌ها مغفول مانده و چالش اصلی در مباحث اندیشه سیاسی دینی است، نزاع میان حاکمان و عالمان دینی بر سر حوزه اقتدار است که به نزاع میان دین و سیاست کشیده شد.
این نزاع در جهان اسلام در دوران غیبت میان عالمان شیعه و حاکمان ظهور یافته است. پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود، آن است که الگوی سیاسی شیعه مبتنی بر امامت است که این الگو منافی با نظم سلطانی است و بر این اساس این پرسش مطرح می‌شود که اندیشه سیاسی در عصر صفویه در چه شرایط ذهنی و عینی شکل گرفته و با وجود تنافی میان نظم سلطانی و نظم شیعی دوازده امامی، مناسبات و تعاملات میان علمای شیعه با سلاطین صفوی چگونه شکل گرفته است و این تعاملات چگونه توجیه می‌شود؟
تحلیل‌گران اندیشه‌ها و رفتارهای سیاسی، برداشت‌های متفاوتی از این مناسبات داشته‌اند. در این کتاب نویسنده با هدف نظریه‌پردازی در عرصه اندیشه سیاسی شیعه، با بهر‌ه‌گیری از جنبه‌های مثبت نظریات مطرح‌شده در این موضوع و با استفاده از تجربیات پژوهشی مربوط به این دوره، به بررسی مناسبات شکل‌گرفته پرداخته و نظریه واهمگرایی را عرضه کرده است. 

روش نویسنده در اینجا الهام گرفته از سه شیوه است:
1. روش بازسازی هرمنوتیک اندیشه؛ 2. روش اجتهادی؛ 3. روش تحلیل گفتمان.
نویسنده بر آن است که مناسبات شکل‌گرفته میان عالمان شیعه به‌عنوان حاملان سیاست دینی با پادشاهان صفوی به‌عنوان عاملان نظم سلطانی را، نه در قالب نظریه همگرایی می‌توان توضیح داد و نه در قالب واگرایی، بلکه این مناسبات واهمگرایانه بوده است.
برای تبیین این نظریه، طبقه‌بندی جدیدی از مناسبات دین و دولت که معطوف به هدف و غایت رفتارها و اندیشه‌های سیاسی است، عرضه شده است.
در این طبقه‌بندی همه آرا و افکار و اندیشه‌های سیاسی را می‌توان در چهار گفتمان لحاظ کرد:
1. گفتمان انقلاب؛ 2. گفتمان اصلاح؛ 3. گفتمان تقیه؛ 4. گفتمان تغّلب.
نویسنده بر آن است که روش علمای شیعه در عصر صفوی، گفتمان اصلاح است. این گفتمان ویژگی‌های نظریه معرفتی موفق و کارآمد را دارد؛
زیرا اولاً، دارای هسته مرکزی (مفهوم امامت، ولایت و نیابت عام در زمان غیبت) است. ثانیاً، دارای انسجام درونی است و میان بخش‌های مختلف آن تضاد و تعارضی وجود ندارد. ثالثاً، فرابخش و به‌عبارتی دیگر، فراقومی و فرافرقه‌ای است؛ زیرا در صدد جمع امت اسلامی بود و به همین دلیل جاذبه‌اش بیش از دافعه‌اش است و همین امر یک از علل تداوم قدرتمندانه این گفتمان و حذف گفتمان‌های رقیب و حاشیه‌ای بود. 

تاریخ بروز رسانی دوشنبه هیجدهم فرودین ماه 1399

منبع:پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
كلمات كليدي : آثار علمی , آثار پژوهشی , آثار علمی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی , حجت الاسلام دکتر نجف لک زایی

تاریخ خبر: 1398/11/8 سه‌شنبه
تعداد بازدید کل: 131 تعداد بازدید امروز: 1
 
امتیاز دهی
 
 

[Part_Lang]
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 132
Guest (PortalGuest)

پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي - دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم
مجری سایت : شرکت سیگما